معنی ززه بکشین - جستجوی لغت در جدول جو
ززه بکشین
زوزه کشیدن
ادامه...
زوزه کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جکه بکشین
داد زدن
ادامه...
داد زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
ریه بکشین
به دنبال هم راه افتادن، قطار شدن
ادامه...
به دنبال هم راه افتادن، قطار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
زیز بکشین
درد مداوم داشتن
ادامه...
درد مداوم داشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
سمه بکشین
سنبه زنی در تفنگ های سرپر، کسی را مورد عمل عنیف و شکنجه
ادامه...
سنبه زنی در تفنگ های سرپر، کسی را مورد عمل عنیف و شکنجه
فرهنگ گویش مازندرانی
قیه بکشین
فریاد و شیون ناگهانی
ادامه...
فریاد و شیون ناگهانی
فرهنگ گویش مازندرانی
ته بکشین
تمام شدن، به پایان رسیدن، تمام شدن آذوقه، پول و غیره
ادامه...
تمام شدن، به پایان رسیدن، تمام شدن آذوقه، پول و غیره
فرهنگ گویش مازندرانی
رز بکشین
کنایه از: رگبار شدید و باران بی وقفه که به ساقه ی درخت انگور
ادامه...
کنایه از: رگبار شدید و باران بی وقفه که به ساقه ی درخت انگور
فرهنگ گویش مازندرانی